خود را بازاریابی کنید
بدونِ شک به عنوان بخش مهمی از فعالیت حرفهای باید خودتان را به بازار معرفی کنید، به دیگر سخن: «خود را بازاریابی کنید.» راههای زیادی برای شناسایی و دستیابی به مشتری جدید و همچنین شناساندن خودتان به آنها وجود دارد. برای بعضی از آن ها باید هزینههای قابل توجهی بپردازید و برخی نیاز به صرف هزینه ندارند.
در این مقاله ۶ راه برای شناساندن شما به بازار کار معرفی میکنم، ۶ روش کم هزینه و سودمند که البته نام شما را تبدیل به یک نشان تجاری و برند میکند.
وبلاگ بنویسید
مطمئناً میگویید: «خوب این که واضح است!» اما بسیاری از مردم این فرصت استثنائی برای شهرت یافتن را به سادگی از دست میدهند. وبلاگ نویسی برای خودتان یا نوشتن در وبلاگ دیگران نباید خیلی شخصی باشد. برای موارد شخصی و مسائل خصوصی یک وبلاگ جداگانه درست کنید. برای نشان دادن مهارتهای حرفهای خود، در خصوص مسائل تخصصی خود بنویسید، کارهای روزمره خود را در وبلاگ یادداشت کنید و مشکلاتی که با آن ها درگیر بودهاید را پُست کنید. اگر شما در حل مسأله یا مشکلی موفق باشید با نوشتن آن در یک وبلاگ به دیگران این شانس را میدهید که از تجربیات شما استفاده کنند.
می توان گفت به عنوان یک مدیر، یک کارشناس و در کوتاه سخن یک حرفهای، کار شما روبه رو شدن با مشکلات کوچک و بزرگ و حل آنهاست و با نوشتن تجربیات خود در قالب وبلاگ، مشتریان بالقوه با مطالعه آنها، به شما اطمینان کرده و برای پروژههای خود شما را انتخاب میکنند، چون میبینند: از عهده حل مشکلات برآمدهاید.
وبلاگ نویسی به مشتری نشان میدهد، شما در خصوص کارتان همّت به خرج میدهید.
در گروههای تخصصی عضو شوید
معمولاً افراد در گروههای کاری و تخصصی دور هم جمع میشوند تا در خصوص علاقهمندیهای خود بحث و گفتگو کنند. مسلماً در اطراف خود گروههایی را میشناسید که از متخصصان تشکیل شده است، مانند باشگاه دانشآموختگان و اساتید مهندسی صنایع (دوام) که در زمینه علاقه و توجه به مفاهیم مهندسی صنایع با هم اشتراک دارند.
وقتی به جلسات این گروهها میروید، فقط بر روی صندلی ننشینید! هر از چند گاهی با یک موضوع کلی یک ارائه داشته باشید، با دیگر اعضاء بحث و معاشرت کنید. یک گروه کاری مکان مناسبی برای ملاقات با سایر متخصصان و حرفهایهاست و موجب گسترش شبکههای ارتباطی شما میشود. با شراکت در مباحث و گفتگوها، ارزشهای خود را پرزنت کنید. مطمئناً افرادی هستند که در جستجوی نیروی کمکی میگردند یا گاهی پروژهای به آنها پیشنهاد میشود، سرشان شلوغ است و دنبال دوستی قابل اعتمادی میگردند تا پروژه را به او واگذار کنند، اینجاست که اگر حضور فعال و تأثیرگذار در گروه های کاری داشته باشید، این شانس را دارید که یک کارفرما یا یک همکار در این مواقع نام شما را به خاطر بیاورند.
سخنرانی کنید
اگر هنوز با اساتید روزگار دانشجویی خود در تماس هستید، با آن ها تماس بگیرید؛ هم یادی از ایام گذشته است و هم از آنها بخواهید برای شما ترتیب برگزاری یک سخنرانی در دانشگاه را بدهند. تجربههای واقعی زندگی معمولاً در خلال سخنرانی های تئوری دانشگاهی به دست می آیند.
در سخنرانی های خود برای دانشجویان از مزایای کارتان بگویید، از تأثیر کار بر زندگیتان و با اضافه کردن داستانهایی در خصوص کار و مشتریانتان به آن هیجان بدهید تا فقط یک سخنرانی خشک و ادبی نباشد. مسلماً محل ملاقات شما با مشتریانتان سالن سخنرانی نیست، ولی استاد شما حتماً شبکه ای از دوستان و آشنایان و همچنین پروژههایی در دست اقدام دارند. سوای این، سخنرانی در دانشگاه به اعتبار و ارزش رزومه کاری شما میافزاید.
بیزینس کارت داشته باشید
وقتی در یک سخنرانی شرکت میکنید، فرقی نمیکند به عنوان یک سخنران حضور داشتهاید یا صرفاً یک شرکت کننده بودهاید؛ یا وقتی در گروههای تخصصی حضور مییابید، مطمئناً دوست جدیدی پیدا میکنید، شاید با همکار یا فرد تازهای که در آینده کارفرما شما خواهد شد، آشنا میشوید. مسلماً رها کردن این ارتباطات جدید منطقی نیست! خندهدار است اگر هنوز «بیزینس کارت» طراحی نکردهاید یا بدون همراه داشتن آن به جمع تازهای وارد میشوید. در یک کلام: یک «بیزینس کارت» طراحی و چاپ کنید و همیشه چندتایی در جیب خود داشته باشید.
یک مرجع دوستانه باشید!
وبلاگ نویسی و سخنرانی از شما چهرهای حرفهای میسازد. در صورتی که در بازار حرفهای صحیح گام بردارید، رفته رفته در جمعهای حرفه ای مطرح می شوید و چهرهای اجتماعی به خود میگیرید. بنابرین برای سوالات، رفع اشکال و مشاوره در ابتدا دوستان، همکاران -و شاید- رقبا به سراغ شما میآیند. هر چند پاسخگویی و رفع اشکال وقت گیر و گاهی خسته کننده است و در برخی موارد در انجام برنامههای زمانبندی شده شما خلل ایجاد می کند، اما به خاطر داشته باشید: نخست این شما بودهاید که با حضور حرفه ای و اجتماعی خود، توجه ها را به خود جلب نمودهاید و دوم این توجه ها خود نشان اعتماد سایرین به شماست! پیش ازین به این نکته اشاره کرده بودم که اعتماد برای یک حرفه ای یک سرمایه است، پس خوشحال باشید.
پیگیری! پیگیری! پیگیری!
اگر مانند من میان پستهای وبلاگ فاصله زمانی چندین و چند روزه است، اگر امروز در جمعی حاضر می شوید و تا مدت ها غیبت می کنید، اگر تعداد سخنرانی ها و مقالات شما در چند سال از یک یا دو عدد بیشتر نشود. فعالیت حرفهای را ببوسید و کناری بگذارید. به خاطر داشته باشید: پیگیری، تداوم و مداومت حرف اوّل و آخر را میزند! به قول معروف: رهرو ان نیست، گهی تند و گهی خسته رود.. رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود.